بی تو
یا
با تو
اگر اینجا بنشینم
درست رو به روی تو
اما در خیال
به تو خواهم گفت که چقدر چشمانت به من کم لطفند
بی تو
یا
با تو
نمی دانم
اگر تو بودیو منو یک جفت چشم ِ یک جغد ِ تنها کز کرده در سوراخ ِ یک شاخه
آیا باز من
شعری از بی تو می گفتم؟
اگر من بودمو بی تو و یک جفت چشم ِ یک شاهین ِ اوج گرفته بر بالای ِ آن سرو ِ بلند
آیا باز من
شعری از با تو می گفتم؟
بی تو
یا
با تو
فرقی نمی کرد
من باز تنها
در گوشه ی یک چاه ِ در باز
می نشستم
تا تو
این بار
قبل از آب بر داشتن
نگاهت را
چند لحظه به من قرض دهی
.
.
.
.
.
یا
با تو
اگر اینجا بنشینم
درست رو به روی تو
اما در خیال
به تو خواهم گفت که چقدر چشمانت به من کم لطفند
بی تو
یا
با تو
نمی دانم
اگر تو بودیو منو یک جفت چشم ِ یک جغد ِ تنها کز کرده در سوراخ ِ یک شاخه
آیا باز من
شعری از بی تو می گفتم؟
اگر من بودمو بی تو و یک جفت چشم ِ یک شاهین ِ اوج گرفته بر بالای ِ آن سرو ِ بلند
آیا باز من
شعری از با تو می گفتم؟
بی تو
یا
با تو
فرقی نمی کرد
من باز تنها
در گوشه ی یک چاه ِ در باز
می نشستم
تا تو
این بار
قبل از آب بر داشتن
نگاهت را
چند لحظه به من قرض دهی
.
.
.
.
.
بهاره شاین پنج شنبه 18 شهریور